سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چشم ، نشستنگاه را چون رشته سر بند است چون خواب در چشم آید بند بسته بگشاید . [ و این از استعاره‏هاى شگفت است . گویى نشستنگاه را به آوند و چشم را به سر بند همانند فرموده و چون سربند بگشاید آنچه در آوند است برون آید ، و این سخن در گفته مشهورتر و ظاهرتر از سخنان پیامبر ( ص ) است و گروهى آن را از امیر مؤمنان علیه السّلام دانسته‏اند و از جمله گفته مبرد است در کتاب مقتضب در باب لفظ به حروف و ما در کتاب خود که مجازات آثار نبوى نام دارد از این استعاره سخن گفته‏ایم . ] [نهج البلاغه]

سایه روشن

 
 
من نیز رام شدم(دوشنبه 86 آذر 5 ساعت 8:59 صبح )

خیلی خسته شده بودم، نفس‌هایم به شماره افتاده بود، از نیرو و قوت در چهار ستون پیکرم خبری نبود، از دور مردی با پیراهن آبی و کلاه سرمه‌ای رنگ را دیدم که روی صندلی چوبی لم داده بود، نزدیکش شدم، همان طور که داشت خمیازه مشمئز کننده‌ای می‌کشید سلام کردم

- بله، امری داشتید

- آقا قسمت شکایات مردمی کجاست؟

- چه کار داری؟

- می‌خوام موردی را گوش زد کنم

نیش خندی زد و سر تا پایم را چند باری سیر کرد و زحمت چرخاندن زبان چند مثقالی را به خودش نداد و با انگشت انتهای راهرو را نشان داد. به انتهای راهرو رسیدم خبری از قسمت شکایات مردمی نبود. نیروی خدماتی را دیدم که مشغول تمیز کردن راهرو بود از او پرسیدم و گفت باید به طبقه بالا بروم. بالاخره پیدا کردم اما درب اتاق بسته بود و بعد از نیم ساعت انتظار مسئول محترم تشریفشان را آوردند. موضوع را مطرح کردم و بادی به غبغبه انداخت

- درسته کارت رو راه ننداختند ولی شما هم مقداری کارمندان ما رو درک کنید اونها هم آدمند و طبیعیه اختیارشون رو از دست بدهند، حالا شما مورد را کتبی ذکر کنید ان شاء ا.. که حل می‌شه

- کی بیام جواب بگیرم؟

- زنگ بزن، معلوم نیست، بیکار نیستیم که بشینیم فقط به شکایات مردمی رسیدگی کنیم

*******************************

- آقا چقدر تقدیم کنم؟

- صد تومن

- کرایه این مسیر 50 تومنه

- می‌تونی سوار تاکسی‌هایی بشی که 50 تومن می‌گیرن

صد تومن دادم و شماره تاکسی را برداشتم، و با اداره نظارت بر تاکسی‌های تاکسیرانی تماس گرفتم و شخص پشت خط شماره را گرفت و قرار شد نتیجه را گزارش بدهند و من هنوز مسیر 50 تومانی را صد تومان کرایه می‌دهم و امروز که با خودم خلوت کرده بودم به این نتیجه رسیدم که توقع بی‌خودی دارم و مسئولین بنده خدا چه گناهی کرده‌اند که گیر من افتاده‌اند؛ پس من نیز رام می‌شوم و از چیزی شکایت نمی‌کنم و سرم را مثل ... پایین بیندازم و در کار مسئولین عزیز و دلسوز نظام کارشکنی نکنم و اگر سیستمی به نام بروکراسی در این نظام ریش دوانده حتما اسلام به آن توصیه کرده و خدا و پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) از آن راضی هستند

نتیجه گیری:

گر خواهی خدا از تو گردد خشنود                                 تا توانی چاله در چاله درست کن



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?