شب گذشته از رسانه ملی برنامهای در خصوص مزاحمتهای خیابانی برای خانمهای جوان پخش شد که سردار رادان مهمان آن و امیر حسین مدرس مجری آن بود. مستندی از مزاحمتهای خیابانی پخش شد که در آن خانم جوانی با هماهنگی قبلی کنار خیابان منتظر تاکسی میایستاد و بیمارهای اجتماعی ماشین سوار برای ایشان ایجاد مزاحمت میکردند و چند متر جلوتر خبرنگاری جلوی ماشینهای مزبور را میگرفت و علت مزاحمت را سوال میکرد.
راهکارها و اقداماتی در آن برنامه از جانب سردار رادان و مجری برنامه ذکر شد اما من نیز نسخهای تجویز میکنم:
این که فکر اصلاح جامعه باشیم محال ممکن است و تنها راه معقول حفظ وضعیت موجود و برخورد قاطع با متخلفان همانند طرحهای پلیس راهنمایی و رانندگی است.
از اتفاقات دیروز کمتر کسی بیخبر است. قطعا شادی هواداران پرسپولیس پس از قهرمانی تیم محبوبشان در کوی و برزن نگاه شما را متوجه خودش کرده، شادیهایی که بعضا شمار چشمان شما را از مرز 4 و 6 گذرانده است.
همیشه این سوال در ذهن من با علامت ؟؟؟ روبرو بوده و تا به امروز جوابی نگرفته: با وجود این همه اعیاد و میلاد ائمه اطهار (ع) چرا مسئولین امر در وزراتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی و کشور ترتیبی برای برگزاری جشن ملی و اسلامی اتخاذ نمیکنند؟ اعیادی که مسئولین کشورهای دیگر حاضر به خرید امتیاز آن هستند اما ما در ایران ... !! قصد بیاحترامی به ایام جانگداز رحلت و شهادت معصومین اطهار (ع) ندارم اما مرده پرستی ما ایرانیان زیانزد عام و خاص است، سالی 365 بار سر مبارک امام حسین (ع) و یاران جلیل القدرش را بر سر نیزهها میبریم و دهه، دهه مراسم سوگواری و عزاداری برگزار میکنیم اما نوبت به شادی معقول که میرسد: این شادیها در دین مذموم است.
این که طرفداران تیم پرسپولیس تا پاسی از شب در خیابانهایی، نه تنها ترافیک بسیار سنگینی را به وجود میآورند بلکه با کف زدن و سوت و بوقزدنهای ممتد و سردادن شعارهایی در حمایت از تیمشان بعضا از مردم سلب آسایش میکنند گویای این امر است که مردم به خصوص جوانان به دنبال بهانهای هستند تا مقداری از هیجانات درونی را تبدیل به هیجانات بیرونی کنند. حال تنها به تماشا نشستهایم و در برخی مواقع نقش عامل بازدارنده را به نحو احسن بازی میکنیم و کم کاری هم به خودمان راه نمیدهیم.
از شادی پرسپولیسها من نیز دل شادم، استقلالیها هم دل شادند چرا که همه به دنبال بهانهایم، بهانهای که فرق نمیکند که تیم ملی باشد، پرسپولیس یا استقلال باشد و یا شموشک نوشهر.
اگر بخواهم مقداری بحث را علمی کنم می توانم این گونه ادامه بدهم: تنها راه برون رفت، جدی گرفتن و تدارک مراسم و جشنهای باشکوه به مناسبت اعیاد و میلاد ائمه اطهار (ع) است،اعیاد و میلادهایی که میتواند نوید بخش تخلیه انرژی زائد جوانانی باشد که مکان تخلیه انرژیهای مضاعف را کوی و برزن به هر بهانهای میدانند.
قهرمانی پرسپولیس را به هوادارن این باشگاه شادباش میگویم و آرزویم سربلندی این تیم در قله آسیاست.
چند استیشن پلیس کنار هم، نگاه دنباله دار عابرین را به همراه داشت. از جمع افسران، خانمی جدا شد و دخترک عابر را به گوشه پیاده رو راهنمایی کرد، لحظاتی بعد، دخترک موهای بیرون زده اش را مقداری پوشاند.
ثانیه هایی از دور شدنشان نمی گذشت که موهای دخترک، آرام و بی صدا دوبارهاز زیر روسری قرمز روان شد و این بار افسر ِ خانم، دختر دیگری را صدا زد.
روز رفتنت را رفیق، در یادم هست
صدای خنده خداحافظیات را ای دوست، در خاطرم هست
نه ابنکه رفتن تو برایم خاطره باشد
لحظه لحظه رفاقتمان را یادم هست
چه زود خاطرههایمان، شد قاب زینت شده به روبان عزا
چه دیر فهمیدیم فکر تو خالی از این دنیاست
آمده بودیم تا، کمر همت را ببندیم محکم
لیک، تو رفتی و گرهها شد باز
محمدرضا، پسرت امیر حسین تنهاست
صبا بی پدر است و مادرش گریان
کاش بودی و سایه تو
بر سر امیر و صبا بود سالها
محمدرضا اسدی از دوستان عزیز و صمیمیام در اثر سانحه رانندگی دارفانی را وداع گفت. به همسر و فرزندان و پدر و مادرش تسلیت عرض می کنم
روحش شاد، یادش گرامی.
حمدی ختم نما