اما شنیدید که می گن قراره صفرهای ریال را بردارند و پول ایران هم مثه پول عربا مثلا درهم بشه. یه شایعه است ولی اگه واقعیت داشته باشه می گن ارزش پول ایران کمی بالاتر می ره و این باعث رشد و شکوفایی اقتصاد کمر شکسته ایران می شه. شنیدم ولی می گن این کار باعث جذب سرمایه های پراکنده و روان موجود در دهکده جهانی به بازار ایران می شه و حتی اگر این اتفاق بیفته چند صد میلیارد دلار ایرانی های خارج از کشور وارد گردونه اقتصاد مملکت خواهد شد. باورش سخته ولی اگه چنین اتفاقی بیفته اون موقع ایران 1400 دیدن داره. من می مونم تا ببینم شما چی؟
مدتی که وقت ندارم بنویسم و دلیلش هم مشغله کاریه، مدتی که می نوشتم واقعا برایم لذت بخش بود و از این که دوستان ابراز محبت می کردن و نظر می دادن خوشحال بودم، آخه یه دنیای جدیدی بود که تازه داشتم تجربش می کردم و داشتم یه جورایی بهش عادت می کردم اما ای دل غافل واسه همین چند خط نوشتن دچار مصیبت شدم.
وبلاگ دنیای زیبایه که فقط وقت می خواد و حوصله، که من هیچ کدومش رو ندارم داع کنین سرم خلوت بشه تا پای دل هم بشینیم.
سعی می کنم شروع کنم. البته با امید به خدا
شب عید فطر با یه سری از آشناها و فامیل دورهم نشسته بودیم و بحث نقد سریال های ماه رمضان داغ بود و هر کس از دید کارشناسانه خودش این سریال ها رو نقد می کرد، جاتون خالی، بعید می دونم تا به حال صدا و سیما چنین نقد جدی شده بود. اول نقد شبکه یک بود، یکی نمایش سیر و سلوک خلیل رو هنرمندانه توصیف می کرد دیگری عدم دیالوگای قوی واسه سید خلیل رو یکی از عمده ضعف های صاحبدلان می دونست. یکی انتخاب بازیگران رو پیش پا افتاده و سطحی می دونست دیگری معتقد بود: نه بابا، اتفاقاً خیلی حرفه ای بودن به خصوص آق شاهین!
بعد از یه ربع ساعتی زدیم شبکه دو، آخرین گناه نزدیک بود به آخرین نقد تبدیل بشه؛ این چشم برزخییم چقدر خاطر خواه و کارشناس داره، یکی از بزرگترای جمع با لحن خیلی شاکیانه گفت: اگه دستم به کارگردان برسه خودم خفه اش می کنم،دینمون رو از سر راه نیاوردیم که این مرتیکه به این راحتی به بازی می گیره، چشم برزخی از مظاهر و شعائر اسلامه و بزرگان زیادی این عنایت بهشون شده ولی این بابا با این کارش به همه این برزگون اهانت کرده... ؛ از اون طرف یه بنده خدایی که چند کلاس سواد داره شروع کرد به تشریح تاکتیکای فیلم نامه نویسی و معرفی ژانرای مختلف و از این که: بابا این بنده خدا فرهاد رو یه آدم مثبت و خدایی نشون داد که استاد اکرمی که خودش یه بزرگمرد و یه آدم خدایی هم بوده اون رو تایید کرده و پیوند چشم یه بهونه بود... ؛ خلاصه داشت بحث استقلال پرسپولیسی می شد که کمیته انضباطی (یکی از مو سپید کرده ها) با یه صلوات به بحث فیصله داد.
بعد از صرف میوه و شیرینی و دوتا استکان چایی بحث فرج کشیده شد وسط؛ همون آقا باسواده موضوع فیلم رو بچه گول زنی دونست و همچین با لحن آدم حسابیا گفت: آخا کجا به این راحتی می شه پول بالا کشید و بعدش هم به این راحتی نفس کشید که در همین حین یکی از گوشه داد زد: بچه 10 میلیون پول منو خوردن و یه پارچ آبم روش؛ تموم کن این بحثای حرفا! وقتی درست تموم شد و رفتی توی جامعه اون موقع می فهمی، ولی خوب بعضیها هم از بازی خوب بازیگران سریال حسابی ذوق زده شده بودن که فکر کنم اگه اونا رو توی کوچه خیابون ببینن بلافاصله یه مشت ماچ و بوسه تقدیمشون کنن.
اما نوبت به بوی خوش زندگی که رسید همصدا معتقد بودن که یه فیلم الکی و بی خود بود و وقت مردم تلف کردن؛ توی این وسط فقط پویا امینی بود که نهایت استفاده رو برد چون همه از بازی مصنوعی و ضعیفش حسابی شاکی بودن و چندتایی لیچار بارش کردن.
برای خود من جالبه این همه فیلم ساخته می شه و این همه مخ به سر کار برده می شه تا بشینن نقد کنن اما تا حالا کسی پیدا نشده بگه خوب الان این فیلم که تموم شد بعدش چی می شه؟ (البته منظور بیشتر حول موضوعات گیشه ای و عاشقانه است)
نظر شما چیه؟ خوشحال می شم نظرت رو بدونم .......